یادداشت ها

ساخت وبلاگ
و خانه ی دوست کجاست ؟بهترین دوست ها از کجا می آیند و چه بر سر ما و دل ِ ما و زندگی ِ ما می آورند ؟ اصلا این دوست کیست ؟ راستش هیچ وقت فکر نمیکردم که یک هم اتاقی ِ معمولی ِ  در ترم ِ 1 دانشگاه و توی اتاق شش نفری انقدر ماندن را بلد باشد که بعد از این همه مدت دوری و گاهی سلام وعلیک و دلم برایت تنگ شده های معمول ِ راستکی با تمام بی حوصلگی ها خستگی ها و اعصاب خوردی ها با موهای چرب و صورتی بی روح و لباس های بیرون بخاطرش بروم دوربین بیاورم هماهنگی های لازم را با دوستانش که نمیدانم کیستند انجام دهم تا وقتی از حمام برگشت وقتی ناامید از دوست داشته شدن هاست و غر میزند و فکر میکند چرا هیچ کس امروز را یادش نبود یک عالمه جیغ و نور های فشفشه و شمع و و بوس ِ گنده توی تاریکی او را سر ذوق بیاورد و بعد از ان رهایشان کنم به حال خودشان و خوشحالی هایشان و فرو بروم توی حباب درونی ِ خودم . و گم شوم . + و چیز پیچیده ای نیست داستان مهر ها و محبت ها و ماندن ها و نرفتن ها. به همین راحتی میمانیم و بودن را کنار هم یاد میگیریم :) یادداشت ها...
ما را در سایت یادداشت ها دنبال می کنید

برچسب : گویی همه خوابند, نویسنده : 9alonegirlinskya بازدید : 140 تاريخ : يکشنبه 23 آبان 1395 ساعت: 6:51

که پناه میبرم از فکر و خیال شبانه به یاد آور های یه هوعکی ِ شیرین! که یهو یادت بیاد بعد ِاین همه هفته شماری، رسید بالاخره اون هفته - که الان جای خالی رو میتونم با فکر ِ رفتن ِ اخر هفته - برگشتن ِ سه روزه و امتحان میان ترم- و رفتن ِدوباره و یازده روزه :) پر کنم !! + : ) یادداشت ها...
ما را در سایت یادداشت ها دنبال می کنید

برچسب : هر چه گشتیم در این شهر,هر چه گشتیم در این شهر دانلود,هرچه گشتیم, نویسنده : 9alonegirlinskya بازدید : 201 تاريخ : يکشنبه 23 آبان 1395 ساعت: 6:51

نمیشه ننوشت! به واقع نمیشه از آدم ها ننوشت یا واضح تر بگم نمیشه از ادم های ِ غیر ِ الکی  و خوب ِ زندگی ده ها باز ننوشت و یاد نکرد  ببینید این ماییم که انتخاب میکنیم کی بمونه کی نمونه . مگه نه؟ این ماییم که تعیین میکنیم کی وارد زندگیم بشه ! نگار از اون آدم هاییه که اگه بمونه مونده و اگه رفتنی باشه اصلا از همون اول پا تو زندگی آدم ها نمیزاره . پشت این دیوار مجازی هر چقدر  "بودن" بلد باشیم ، خودمون میزان همه چیز رو تعیین میکنیم . خودمون یه مشت لبخند دو قاشق ناله یه صفحه شرح حال و چندین ساعت اشنایی رو میدیم به آدم های اطرافمون اما وقتی از پشت این دیوار میام بیرون دیگه ما ، "ما "نیستیم ! ما اون یک مشت و یک خروار و دوصفحه و یک پیمانه نیستیم بلکه یک آدم ِ نامحدود هستیم که نمیشه برای شناخت به یک مشت و چند ساعت و چند پیمانه بسنده کرد. دیدار های ما دیگه داره به جایی میرسه که انگشت شمار نیست ! شوآف نیست چند لحظه و یه آشنایی کوچولو و حالا دوساعت دورهمی نیست  بلکه میبینیم همو برای دیدن ِ همدیگه و دیگه نگین و نگاری خلاصه در کلمات وجود نداره .انگار دست هم رو گرفتیم و اومدیم این بیرون دور از هرچی جمله یادداشت ها...
ما را در سایت یادداشت ها دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9alonegirlinskya بازدید : 200 تاريخ : يکشنبه 23 آبان 1395 ساعت: 6:51

1. دوری و دوستی - نمیدونم حالاکه کنار هم نیستیم چه اتفاقاتی تو ذهن و اون کله های پوکمون قراره بیفته - دیشب اومدم خوابگاهش و تا صبح که کلاس داشتیم کنار هم بودیم -  2.دوتامون مریض هستیم اما هم بستنی خوردیم و هم پفک وهم پفیلا . اون هم به اغفال من ! -  قطعا وقتی حرف فیلم دیدن اومد وسط بعد از دانلود کامل فیلم خستگی برما غلبه کرد وگرنه میرفتیم تو تراس پتو پیچ شده تا صبح فیلم میدیدیم و چایی میخوریدیم - میدونین که من دیوانه ی تراسم؟ *تو پرانتز : ( تمام روز داشتم به روزی فکر میکردم که بعد ازیک ماه مهمانی و کلی اتفاق بین این چندتا خوابگاه خودم خوابگاهمو انتخاب کردم - این که یه انتخاب قطعا تاوان داره حالا یا خوبه یا بد - اینو نمیدونم- چی میشه ینی ؟ ..... ) 3. خدماتی ِخوابگاه اینجا ادمو یاد مامان ها میندازه ساعت هشت صبح با جاروبرقی میاد و سوییت رو نظافت میکنه :|  اما من مطمعن هستم که قصدش بیدار کردن همه ست وگرنه این حجم سروصدا از کجا میاد ؟ 4.تا حالا لقمه ی مربای هوبح و پنیر - همراه پفک مونده دیشب رو سر صبح تو هوای پاییزی ِدلبر با دوست تون خوردید ؟ هوای عاشقی از سرتون میپره به خدا ! نم ِ با یادداشت ها...
ما را در سایت یادداشت ها دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9alonegirlinskya بازدید : 201 تاريخ : سه شنبه 18 آبان 1395 ساعت: 14:51

| ایستگاه -نم ِ بارون  | +عه اون پسره رو خوشبحالش تو این هوا  + عه کلاهشو کشید رو سرش داره لذت ِ دنیا رو میبره ها !! + میگم لابد سیگار هم زیر بارون میچسبه !!!!!!!!!!!!؟ |چند دقیقه بعد | _ سیگار روشن کرد ! :| + گفتم که ! مگه میشه سیگاریا زیر بارون سیگار نکشن ؟؟؟ _ اوناییم که اهنگی َ ن مث سیگاریا مگه میشه زیر بارون اهنگ گوش ندن ؟ | دوتا _دوتا هندزفری میره تو گوش ها - سکوت کامل - خیره با خیابون- | یادداشت ها...
ما را در سایت یادداشت ها دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9alonegirlinskya بازدید : 230 تاريخ : سه شنبه 18 آبان 1395 ساعت: 14:51

با خودم تکرار میکردم  -عشق اکنون است, دوستم داشته باش-   روی کاغذ رنگی زرد نوشتمش زدم رو دیوار کنار تختم، قایق کاغذی رو هم از سقف اویزون کردم . دراز کشیدم  و با نگاه حرکت قایقو دنبال میکردم ، غلت زدم اونوری ،گوشیمو برداشتم دیدم در جوابم نوشته: صبح دور و بر شیش و هفت بود که داشتم فکر میکردم چرا یه وقتایی دل آدم میگیره اما نمیدونه چرا ؟ اونوقت ساعت دوازده بود و من داشتم فکر میکردم اصلا چرا دارم این حرفارو به اون میگم ؟ چرا با این همه رنگ با این همه ابی ِ آسمون ، با این همه فکر ، باید تا سیاهی ِ شب به سفیدی ِ دیوار خیره شیم و تا آخر شب توش ذوب شیم ؟ یه وقتایی ه یادداشت ها...
ما را در سایت یادداشت ها دنبال می کنید

برچسب : we're breaking the silence lyrics, نویسنده : 9alonegirlinskya بازدید : 137 تاريخ : دوشنبه 17 آبان 1395 ساعت: 1:23